ابتذال در وبلاگ نویسی

یه مطلب در مورد وبلاگ پیدا کردم وبه نظرم جالب بود .البته هر کس نظری داره ...اینم خودش یه اظهار نظره ...

لازمه بگم که این مطلب از چه کسی هست .<صفحه ابتذال در وبلاگستان>
گفته بود که وبلاگ نویسی میان ایرانیان ریشه در ’مستراح نویسی‘ داره. اول که این رو شنیدم خیلی خندیدم... ولی یک کم که درباره اش فکر کردم به این نتیجه رسیدم که  کم حرفی نزده بود.

در طول شش سالی که در برونمرزی صدا و سیما بعنوان گوینده اخبار کار می کردم یکی از تفریحات مورد علاقه ام خواندن نوشته های پشت در توالتها بود، بخصوص یکی از توالتها که نویسندگان خیلی فعال و پرکاری داشت. نوشته ها تقریبآ هر روز ’آپ دیت‘ می شدند و با یک کم دقت، می شد دستخطها رو از هم تشخیص داد و نوشته های قدیمی رو با نوشته های جدید تطبیق داد. یکی از ’مستراح نویسان‘ (این اسمی بود که خودشون روی خودشون گذاشته بودند) رو یادم هست که همیشه مطالبش رو با ماژیک بزرگ آبی روی کاشیهای نزدیک سقف می نوشت و موضوع نوشته هاش هم همیشه فحش و بد و بیراه به کارمندانی بود که توی راهروها سیگار می کشیدند. یک نویسنده دیگه یک بار یک مطلب طولانی و خیلی خنده دار در مورد ’استانداردهای مستراح نویسی‘ نوشته بود که شامل ’کوتاه و مختصر نوشتن‘،‌ ’غلط املایی نداشتن‘ و ’رعایت تناسبها در نقاشیها‘ بود. بسیاری از نوشته ها بد و بیراه به مدیران سازمان،‌ دفتر امور مالی،‌ و مسؤولین مملکتی بود. معمولآ نوشته ها خیلی احساساتی،‌ شدیداللحن و گاهی هم رکیک و البته خیلی هم خنده دار بودند. خیلی وقتها،‌ نویسنده ها در مورد نوشته های همدیگه نظر می دادند که خود این نظرها معمولآ شدیداللحن و توهین آمیز بودند (چیزی که به انگلیسی بهش می گن flaming ولی نمی دونم معادل فارسی هم داره یا نه). گاهی وقتها هم نوشته ها ’هک‘ می شدند، یعنی یک نفر که از حرف (یا بد و بیراه) دیگری خوشش نمی اومد،‌ روی نوشته رو خط خطی می کرد. ماهی یکی دو بار هم ’مدیران سایت‘ باید وارد عمل می شدند و در و دیوارها رو می شستند تا نوشته ها پاک بشه. گاهی وقتها هم باید کل دستشویی رو رنگ می کردند،‌ که البته این مسأله کمتر اتفاق می افتاد.

توی مدت کوتاهی که دارم بلاگهای ایرانی رو می خونم، خیلی بلاگها رو دیده ام که شبیه نوشته های مستراح نویسهاست. مطالب این بلاگها، مثل نوشته های توالتها، خیلی سطحی،‌ احساساتی،‌ ‌ شدیداللحن (و گاهی توهین آمیز)،‌ و بیشتر از هر چیز،‌ خنده دار هستند. بسیاری از بلاگرها با اسم مستعار می نویسند و هیچوقت اسم واقعی خود رو بر ملا نمی کنند،‌ درست مثل مستراح نویسها. خیلی از بلاگها نظرات شدیداللحن و رکیک دریافت می کنند،‌ هک می شوند،‌ و - به گفته بعضیها در مورد پرشین بلاگ - بعضی وقتها هم به جرم رعایت نکردن قوانین سایت به کل درشون تخته می شه. البته هیچکدام از مستراح نویسها برای نوشتن روی در توالت قرارداد امضا نمی کردند و مدیریت هم با همه یکجور برخورد می کرد:‌ هر چند وقت یکبار یا همه نوشته ها رو پاک می کردند یا روشون رو رنگ می کردند.

استادم کاتالینا لاسرنا اعتقاد داره که این تحلیل در مورد تشابه بین بلاگ نویسی و مستراح نویسی می تونه بعنوان یک ’تحلیل غیر منتظره یا عجیب‘، دید اَنالتیک خیلی جالبی به اَدم بده که با استفاده از اون سؤالهای بهتری بشه پرسید. به نظر استادم،‌ من باید ببینم که برای چه کسانی بلاگ نویسی امتداد توالت نویسیه و برای چه کسانی این ارتباط کاملآ‌ بی معنیه، و همچنین خود بلاگرها شباهتهای بین این دو فعالیت رو به چه صورت تجزیه و تحلیل می کنند.

اگر شما هم یک بلاگر یا مستراح نویس هستید از نظراتتون خیلی ممنون می شوم.